رابطه با اعراب ثروتمند به دهان روسها مزه کرده/ معنای حرف پوتین این بود که ایران با ولع به دنبال روسیه است
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۵۰۱۰۲
ششمین نشست مجمع همکاری اعراب و روسیه در سطح وزیران روز چهارشنبه در شهر مراکش برگزار شد. این نشست هم چنانی که از نامش پیداست بر راههای تقویت همکاری بین کشورهای عربی و فدراسیون روسیه در زمینههای مختلف تمرکز داشت که با انتشار بیانیه مشترکی به کارش پایان داد. در بخش مهمی از این بیانیه دوباره بر ادعای واهی امارات درخصوص مالکیت بر جزایر سه گانه تاکید شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ششمین نشست مجمع همکاری اعراب و روسیه در سطح وزیران که روز چهارشنبه در شهر مراکش برگزار شد با صدور بیانیه ای به کارش پایان داد؛ بیانیه مشترکی که مجددا در یک ادعای واهی به جزایر سه گانه با استناد به بیانیه مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه که در ژوئیه ۲۰۲۳ منتشر شد، اشاره دارد. بیانیه مذکور در یک جمله بندی تکراری مانند بیانیه ۱۹ تیر/ ۱۰ ژوئیه، از راهحلها و ابتکارات صلحآمیز با هدف حل مناقشه بر سر مالکیت امرات بر تنب بزرگ و کوجگ و جزیره ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه یا ارجاع پرونده به دیوان بینالمللی دادگستری، بر اساس قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل، حمایت میکند. اگر چه بیانیه پیشین هم با واکنش جدی تهران مواجه شد، اما سوال اینجاست که علت یا علل حمایت مجدد مسکو از ادعای باطل ابوظبی با آگاهی و اشراف کرملین بر حساسیت تهران در خصوص این جزایر چیست؟
کدام واکنش جدی؟ یک مقدار هیاهو شد که بیشترش هم از سوی رسانه ها بود. در بیانیه قبلی مربوط به تیرماه، پیش بینی روس ها هم درست بود که ایران یک مقدار هیاهو میکند و بعد هم فروکش میکند. سفارتمان هم گفت که با مقام روسی ملاقات کرده و روس ها مواضعشان را اصلاح کردند و مقام روسی بر احترام همیشگی بر تمامیت ارضی ایران تاکید کرده و لذا همه هم خیالشان راحت شد و غائله خوابید. در حالی که این حرف مقام روسی متعاقب آن بیانیه و بدون نفی آن (بیانیه)، معنای بدتری داشت.
چه معنایی؟
منظور مقام روسی این بود که آن بیانیه مغایر با احترام بر تمامیت ارضی ایران نبوده، این یعنی از نظر روس ها سه جزیره مورد مناقشه است و فعلا معلوم نیست که جزء تمامیت ارضی ایران است یا نه و لذا آن بیانیه احترام به تمامیت ارضی ایران بوده و روس ها همواره بر آنچه که فعلا مسجل است که تمامیت ارضی ایران است به آن احترام میگذارند! سفارتمان این فریب مقام روسی را خورد و هیچکس هم در ایران متوجه این خدعه روس ها نشد و همه با خبر سفارت توجیه شدند و آرام شدند. در واقع مقام روسی بر مواضعشان در آن بیانیه قوی تر تاکید کرده بود، در حالی که با آن خبر و نوع نظری که سفارتمان فرستاد همه را در ایران فریب داد و تصور شد که روس ها مواضعشان را به نفع ایران اصلاح کرده اند.
با این تفاسیر و ارزیابی که شما ارائه کردید چگونه میتوان مواضع لاوروف در گفت وگوی تلفنی عصر دسرزو جمعه با امیرعبداللهیان را تحلیل کرد؟
همان خدعه مقام روسی با سفارت را عصر دیوز جمعه مجددا توسط وزیر خارجه روسیه در تماس تلفنی با وزیر خارجه ایران به کار برده شد و بیانیه اخیرشان را در راستای احترام بر تمامیت ارضی ایران دانسته اند. یعنی روس ها در حال حاضر سه جزیره را جزء تمامیت ارضی ایران نمیدانند!
جناب نوبری آیا می توان متصور بود که چون مسکو می داند که در سایه انزوای دیپلماتیک تهران، عملا ایران کارت یا اهم فشاری در برابر روس ها ندارد، لذا با علم به این موضوع دست به تکرار حمایت خود از ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه زده است؟
بله درست است؛ روس ها چنین برداشتی دارند و برداشتشان هم نزدیک به واقعیت است. متاسفانه ناشی گری و انفعال ایران در روابط با روسیه باعث شده که روس ها به این ارزیابی برسند که دست ایران بسته است و امکانی برای تقابل ندارد.
سال پیش رو سال به اصطلاح انتخابات ریاست جمهوری در روسیه است و از هم اکنون هم مسجل است که پوتین بی رقیبت در خفقان سیاسی فعلی روسیه خود را هم چنان کلیددار کرمیلن می داند. حال به باور شما پوتین در سال آتی میلادی و آغاز دوره جدید ریاست جمهوریش تغییری در سیاست خارجی خود نسبت به تهران و منطقه خواهد داد؟
اگر منظورتان از تغییر، حرکت بیشتر در جهت منافع ایران است که پاسخ کاملا روشن است، خیر. اجازه دهید از زاویه نگاه تهران پاسخ دهم. وقتی که ایران به همین منوال و انفعال در سیاست خود در قبال روس ها ادامه دهد، چرا پوتین سیاستش را در قبال تهران و منطقه به نفع بیشتر ایران تغییر دهد. سیاست فعلی ایران با سیاست روس ها در منطقه برای کرملین ناهمخوانی ندارد، بلکه اشتراکات مفید برای روس ها همراه دارد. در چنین شرایطی روس ها، ایران را کشوری آسان در دنبال روی از خود میبینند و لذا ضرورتی به تحرک بیشتر برای جذب آن ندارند. در واقع پوتین با آن جمله ای که در دیدار با آقای رئیسی علنا گفت منظورش همین پیام به منطقه و جهان بود که این ایرانی ها هستند که با ولع دنبال ما هستند. برعکس، در آینده سمت و سوی تغییرات روس ها بیشتر به نفع اعراب ثروتمند خواهد بود. جنگ اوکراین از اوج خود عبور کرده و خواه ناخواه نیازهای نظامی امنیتی روسیه در این خصوص به حمایت های ایران رفته رفته کاهش خواهد یافت و در مقایسه، اولویت مسکو اقتصاد و توجه بیشتر به اعراب خواهد بود. تجربیات چند سال اخیر برای شیوخ عرب نشان داد که برای حفاظت از خود در برابر ایران به نزدیکی با روسیه به عنوان پشتیبان اصلی ایران نیاز دارند و روس ها هم به خوبی از این فرصت برای نزدیکی به شیوخ ثروتمند استفاده کردند. روس ها حتی از این فرصت استفاده کردند و آنها را در سیاست نفتی به طرف خود کشیدند. در حقیقت مواضع روس ها در قبال سه جزیره ایرانی سمبلی برای نشان دادن این است که روس ها قویا از اعراب ثروتمند در برابر ایران دفاع و حفاظت میکنند.
در شرایطی که بیشتر تحلیلگران و ناظران بر این واقعیت اذعان دارند که تنها برنده واقعی جنگ حماس و اسرائیل، شخص پوتین و روسیه است و کرملین عملا با کارت حماس و حتی تهران در برابر تل آویو بازی می کند، چرا در مورد حساسیت های ایران بر سر تمامیت ارضی آنگونه که باید هوشمندی لازم را به خرج نمی دهد؟
در واقع روس ها هوشمندی نشان می دهند. وقتی ارزیابی روس ها این است که در هر حال ایران واکنش جدی نخواهد داشت و به یک بیانیه اکتفا خواهد کرد، طبیعی است که مرتبا این مواضع را تکرار کنند و همچنان از آن برای نزدیکی بیشتر به اعراب ثروتمند استفاده کنند و از آنها امتیاز بگیرند. متاسفانه تداوم انفعال ایران دارد باعث میشود که موضع در قبال سه جزیره ایرانی یک موضع گیری استراتژیکی برای روس ها گردد.
تنها به فاصله ۱۴ روز از دومین سفر رئیسی به روسیه شاهد حمایت مجدد دیپلماتیک روسها از ادعای واهی امارات برای مالکیت بر سر جزایر سه گانه هستیم. آیا به معنای واقعی کلمه پوتین اهمیتی برای روابط با تهران که به اذعان و روسوفیلهای وطنی یک رابطه «راهبردی» است، قائل نیست؟ این در حالی است که یک روز قبل از دیدار رئیسی و پوتین (در ۱۶ آذر/ ۷ دسامبر)، رئیس جمهور روسیه با هواپیمای شخصی و اسکورت چهار جنگنده سوخو-۳۵ راهی امارات و عربستان سعودی شد. به نظر میرسد با توجه به همین موضوع کاملاً واضح است که کرملین وزن دهی بیشتری برای کشورهای عربی منطقه قائل است تا روابطش با تهران، به خصوص آنکه نباید فراموش کنیم ولادیمیر پوتین تا به اکنون هیچگاه یک سفر با هدف تقویت روابط دوجانبه ایران و روسیه به تهران نداشته است؟
همانطور که گفتم روابط رو به گسترش روسیه با شیوخ ثروتمند عرب به دهان روس ها خیلی مزه کرده و برایشان بسیار ابعاد تازه ای دارد. در حالیکه روابط با ایران کهنه شده و در همه ابعاد تجربه و پیموده شده است. دست ایران برای روس ها خوانده شده است و ایران را در کنار خود ثابت می بینند. دو دیدار سران در مسکو در این راستا بسیار مهم و کلیدی بوده است و روس ها را مطمئن و به خواندن دست ایران رسانده است. تیم دیپلماسی ایران حتما باید نگرانی و حساسیت ایران را در قبال سه جزیره در مذاکرات رئیسی با پوتین قرار میدادند. اکنون فقط چند روز بعد از دیدار سران، موضع گیری راحت و بی دغدغه روس ها در قبال سه جزیره نشان میدهد که متاسفانه این کار صورت نگرفته و این اوج غفلت و ناشیگری بخش سیاسی وزارت امور خارجه است.
به زعم شما اعلام حمایت مجدد دیپلماتیک روسیه از ادعای واهی امارات متحده عربی بر جزایر سه گانه ایرانی میتواند یک بار برای همیشه تهران را به فکر بازبینی در روابطش با مسکو بیندازد یا خیر؟
خیر ، با تداوم نرم افزاری و سخت افزاری وضعیت انفعالی کنونی تحول غیرممکن است. این انفعال مختص این دولت نیست. دولت قبلی برای اینکه گرایش و سمپاتی به غرب خود را بپوشاند سیاست انفعالی با روس ها را در پیش گرفت، به طوری که وزیر امور خارجه دولت قبلی افتخار میکند که بیش از ۳۰ بار به مسکو سفر کرده است. در واقع اسب انفعالی ایران در قبال روس ها را دولت قبلی زین کرد و در دولت جدید هم به نام و به بهانه سیاست نگاه به شرق، روس ها توانستند به آسانی بتازند. وقتی با نابلدی تیم ایرانی و اعتماد به روس ها، اولیانوف روسی نقش محوری در مذاکرات احیای برجام پیدا کرد، مطمئن بودم که این مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید. بنده روس ها را می شناسم آنها متخصص اینگونه عملیات پیچیده دیپلماتیک هستند. بدین ترتیب بود که متاسفانه ایران آن فرصت طلائی را از دست داد. تصور میکنم جای دارد که پوتین خصوصی به اولیانوف بابت موفقیتش مدال لیاقت داده باشد.
۳۱۱۳۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1851778منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ایران و روسیه جزایر سه گانه ایران تمامیت ارضی ایران اعراب ثروتمند جزایر سه گانه حمایت مجدد بین المللی ادعای واهی مقام روسی آن بیانیه روس ها روس ها روس ها هم روس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۵۰۱۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واقعاً روس ها درباره جنگ پوتین چه فکر می کنند؟/ سقوط مخاطبان تلویزیون دولتی در روسیه/ روس ها بیشتر چه کلماتی را در گوگل جست و جو می کنند؟
در 23 ژوئن 2023، یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، شورشی علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به راه انداخت.
به گزارش جماران، فارن پالیسی در این باره می نویسد: تصمیم پریگوژین منجر به برخی از خارقالعادهترین صحنهها در تاریخ اخیر روسیه شد. هنگامی که نیروهای گروه واگنر کنترل مرکز استان روستوف را به دست گرفتند، جمعیت شهر علناً شورشیان را در آغوش گرفتند و برای آنها غذا و نوشیدنی آوردند و آنها را در مقابل دوربین های تلویزیونی زنده تشویق کردند. زمانی که پریگوژین شخصاً ظاهر شد، اندکی قبل از اینکه سرانجام شورش خود را رها کرد، همه از او استقبال کردند. اینجا چه خبر بود؟ آیا مردم روستوف صرفاً وضعیت پریگوژین را به عنوان گویای حقایق ناخوشایند در مورد حمله به اوکراین تحسین می کردند؟ آیا آنها فقط ناامیدی خود را از بی کفایتی آشکار سران ارتش عادی ابراز می کردند؟ آیا آنها فکر می کردند که واگنر پیروز می شود و در حال انتخاب طرف خود در این مخاصمه بودند؟ آیا آنها از فرصت برای ابراز نارضایتی گسترده تر استفاده می کردند؟ یا همه موارد فوق - یا هیچ کدام؟
شورش پریگوژین تصویر واضحی از مشکلاتی را ارائه می دهد که هر کسی که سعی می کند بفهمد مردم روسیه واقعاً چه فکری می کنند، با آن مواجه است. اما این سوالی است که نیاز به پاسخ فوری دارد. مقابله با رژیم پوتین و جنگ آن علیه اوکراین بسیار سخت تر خواهد بود مگر اینکه سیاست گذاران و استراتژیست ها بتوانند به درک درستی از افکار عمومی روسیه برسند.
پوتین در سخنرانی شب سال نو خود در پایان سال 2023 این دیدگاه را بیان کرد که میخواهد روسها و تا حدی سایرین بپذیرند: مردم روسیه و رهبر آنها یک «جامعه متحد» را تشکیل میدهند. در این روایت، بین دیدگاه پوتین برای کشور و آنچه روسهای معمولی میخواهند، فاصلهای وجود ندارد و این شامل جنگ در اوکراین میشود، که او آن را به عنوان یک مبارزه قهرمانانه (علیه به اصطلاح نئونازیها) به تصویر میکشد که به طور گسترده توسط شهروندان حمایت میشود.
البته واقعیت نسبتاً پیچیده تر است. این ظاهر اجماع یکپارچه توسط یک دولت پلیسی فراگیر اجرا می شود. یک دستگاه امنیتی عظیم همه چیزهایی را که روسها میگویند و انجام میدهند زیر نظر دارد. برخی از برجستهترین منتقدان پوتین، مانند ولادیمیر کارا مورزا و ایلیا یاشین، به اتهام انتشار «اطلاعات نادرست» درباره ارتش روسیه و جنگ، در حال گذراندن محکومیتهای چشمگیر زندان هستند. الکسی ناوالنی، مخالف پیشرو، یکی دیگر از فعالان معروف ضد جنگ، اخیراً در شرایط نامشخصی در زندان درگذشت. اندکی پس از آن، دستیار او که در تبعید در لیتوانی زندگی می کرد، مورد حمله وحشیانه یک مهاجم با چکش قرار گرفت.
روس های معمولی به خوبی از خطرات ناشی از گفتن حرف نادرست آگاه هستند. سالمندان هنوز خاطرات روشنی از زندگی در زمان رهبران سابق جوزف استالین و لئونید برژنف دارند، خاطراتی که به طرق مختلف به نسلهای کنونی رسیده است.
لیوبوف سوبول، فعال اپوزیسیون تبعیدی معتقد نیست که روسها مایلند آنچه را که فکر میکنند به مسئولان برگزار کننده نظرسنجی ها بگویند: او به فارن پالیسی گفت: «بیشتر اوقات با پاسخهایی که طرفداران دولت را منحرف میکند، نتایج غیرقابل اعتمادی دریافت میکنید. کسانی که از رژیم پوتین حمایت می کنند صادقانه و آشکار پاسخ خواهند داد، در حالی که افراد مخالف از ترس انتقام، مشکلات در محل کار و سایر مشکلات از گفتن حقیقت و بیان احساسات واقعی خود می ترسند.»
نظرسنجی قابل اعتماد به حداقل میزان اعتماد نیاز دارد و اعتماد عموماً در همه جوامع بسته، نه تنها روسیه، کم است. دقت هر نظرسنجی افکار عمومی منوط به در دسترس بودن پاسخ دهندگانی است که هیچ ترسی از پیامدهای منفی ندارند و می توانند پرسشگران خود را نسبتاً قابل اعتماد بدانند. هیچ یک از این شرایط در روسیه وجود ندارد.
برگزارکنندگان نظرسنجی در همه جا نگران چیزی هستند که آن را سوگیری مطلوبیت اجتماعی مینامند ؛ فشار شدید برای گفتن آنچه میدانید از شما انتظار میرود، اما در حکومتهای استبدادی، این مشکل بسیار حادتری است. تعداد کمی از روسها ممکن است نظرات واقعی خود را با کسی که نمیشناسند و از طریق تلفن با آنها تماس گرفته در میان بگذارند و حتی تعداد کمتری نیز احتمالاً نظرات مخالف خود را بیان میکند.
اینکه غرب و اوکراین چگونه پیامهای خود را به جمعیت روسیه میفرستند، تا حد زیادی به این بستگی دارد که آنها چقدر خوب روسها و طرز فکر آنها را می شناسند.
پی بردن به احساسات عمومی برای خود پوتین که ارتش کوچکی از نظرسنجی های خود را برای ارزیابی روحیه ملی دارد به همان اندازه مهم است. اما آیا واقعاً می تواند به آنها اطمینان داشته باشد تا آنچه را که نمی خواهد بشنود هم به او بگویند؟ او ممکن است هرگز نتواند خود را از روایتهای تبلیغاتی خود که به طرز شگفتانگیزی با رفتار طرفداران پریگوژین در روستوف در تضاد است، رهایی بخشد.
این مشکل با کسانی که در حال انجام نظرسنجی هستند تشدید می شود. دو مورد از برجستهترین سازمانهای نظرسنجی در کشور، مرکز تحقیقات افکار عمومی روسیه (VCIOM) و بنیاد افکار عمومی (FOM)، تحت کنترل دولت هستند. سومین مورد، مرکز که توسط گروهی از کارشناسان که در سال 2003 از VCIOM جدا شدند تشکیل شد و اغلب به عنوان مستقل توصیف می شود، بارها مورد حمله کرملین قرار گرفته که آن را به عنوان عامل خارجی محکوم کرده است.
دو سال پیش، وبسایت مستقل Proekt تحقیقی را منتشر کرد که ادعا میکرد کرملین مستقیما در کار VCIOM دخالت دارد. روزنامهنگاران ادعا کردند که VCIOM با تغییر عبارت سؤالات نظرسنجی به روشهایی که پاسخهای «مناسب» را به پاسخدهندگان القا می کند آنها را تحت فشار قرار می دهند.
همچنین گفته میشود که مقامات دولتی برگزارکنندگان نظرسنجی ها را متقاعد کردهاند که از نشان دادن روندهای بلندمدت در میزان اعتماد و محبوبیت پوتین در وبسایت شرکت خود خودداری کنند؛ از جمله پایینترین میزانی که در سال 2018 شروع شد، زمانی که موقعیت او به دلیل اصلاحات عمیقاً نامطلوب بازنشستگی تضعیف شد. اعتماد روس ها به رئیس جمهور خود در مارس 2020 به کمترین میزان در 14 سال گذشته یعنی 28.3 درصد کاهش یافت، اگرچه متعاقباً پس از تهاجم گسترده به اوکراین به شدت افزایش یافت.
بر اساس آخرین نظرسنجی لوادا که در ماه مارس منتشر شد، دادههای لوادا و سایر نظرسنجیهای مستقل، مانند روسی فیلد و گروه کرونیکل نشان میدهد که حمایت عمومی از جنگ همچنان قوی است ؛ 77 درصد. با این حال، لوادا همچنین تاکید کرد که بیشتر پاسخ دهندگان (52 درصد) طرفدار مذاکرات صلح هستند تا ادامه خصومت ها (40 درصد)، که با خواسته های کرملین همخوانی ندارد. 66 درصد از افراد مورد بررسی موافق بودند که روسیه بهای بسیار بالایی را برای تهاجم پرداخت می کند.
ولادیمیر میلوف، فعال اپوزیسیون می نویسد که این یافته ها تصویر حمایت ظاهراً محکم از جنگ را که اغلب در رسانه ها نقل می شود، پیچیده می کند. او استدلال میکند که تعداد کل حامیان ذکر شده در نظرسنجیها باید تفاوتهای مهم بین کسانی که «بیقید و شرط» از جنگ حمایت میکنند (گروهی که او ۳۵ تا ۴۰ درصد میداند) و آنهایی که «بیشتر از آن حمایت میکنند تا با آن مخالفت»، به تصویر کشیده شود.
او خاطرنشان میکند که نظرسنجیها همواره مخالفت شدیدی را با موج دوم بسیج نظامی برای اعزام به خط مقدم نشان داده، احتمالاً به همین دلیل است که پوتین تاکنون از صدور دستور آن خودداری کرده است.
میلوف همچنین می گوید که مخاطبان تلویزیون دولتی روشی که از دیرباز مورد پسند پوتین برای تثبیت پیامش در اذهان مردم بود در حال کاهش شدید است، که نشانهای از کاهش اعتماد به رسانههای رسمی است. او توجه را به تفاوتهای جمعیتی فاحش در میان پاسخدهندگان جلب میکند: حمایت از جنگ در میان افراد مسن و روستایی غالب است، در حالی که در میان جمعیت شهری جوانتر در ضعیفترین حالت خود قرار دارد.
اکثریت قریب به اتفاق مردم اساساً بی تفاوت هستند و به نظرسنجی ها و مقامات هر آنچه می خواهند بشنوند را خواهند گفت. برخی از کارشناسان آن را با اصطلاح زیبا "بی تفاوتی آموخته شده" توصیف می کنند.
کارشناسان در حال آزمایش راههای جدیدی برای مقابله با مشکل بی اعتمادی به نظرسنجی ها هستند. یکی از این راه ها استفاده از قدرت جمعآوری دادههای اینترنت است. دو دانشمند علوم سیاسی بریتانیایی، در حال بررسی پرسشهای جستجوی روسها در گوگل و یاندکس، یک موتور جستجوی داخلی هستند.
این دادهها، در میان چیزهای دیگر، نشان میدهد که روسها از لحاظ مالی بسیار کمتر از آنچه اغلب ادعا میشود احساس امنیت میکنند: پرسشها درباره «ورشکستگی»، «تأمین مالی مجدد وام مسکن» و «اهدای کلیه» از آغاز تهاجم افزایش یافته است. جستجوها درباره افسردگی، اضطراب و خودکشی نیز به شدت افزایش یافته است. محققان همچنین افزایش پرسشهای مربوط به استبداد (از جمله کار مورخ هانا آرنت در مورد توتالیتاریسم و اورول 1984) را دنبال کردند.
برای مدت طولانی، معامله ضمنی میان مردم و کرملین این بوده که پوتین رفاه و ثبات را به ارمغان می آورد و روس ها با سکوت سیاسی به آن پاسخ می دهند. اکنون این معامله با جنگ، با سربازی اجباری، عدم اطمینان اقتصادی شکسته شده است. این روزها حضور رژیم در زندگی شما بسیار زیاد شده است. اکنون در جامعه روسیه افرادی سیاسی شدهاند که قبلاً به سیاست علاقه نداشتند.
در نهایت یک چیز مسلم است: وقتی کسی به شما میگوید که روسها در دیدگاههای خود متحد و یکدست هستند، حرف آنها را نپذیرید. فهمیدن اینکه واقعاً در درون آن سرها چه می گذرد آسان نخواهد بود.